نظریه انتقادی یورگن هابرماس: نمونه ای از تفکر میان رشته ای در عصر حاضر
Authors
abstract
یورگن هابرماس از جمله متفکرین مکتب انتقادی است که به سختی می توان وی را به یک حوزه معرفتی خاص محدود و مقید نمود. با تفحص در آثار وی آشکار می شود که وی همزمان به چند حوزه معرفتی متفاوت از جمله فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی و زبان شناسی تعلق دارد. هابرماس برای حل معضلات بشر امروزین چندین رشته علمی را در هم بیامیزد که حاصل آن نظریه خویشتن نگری (تامل بر خویشتن) و نظریه کنش ارتباطی است. در هر دو نظریه تلفیقی از دانش های مختلف مشاهده می شود. از این رو، می توان تفکر میان رشته ای را یکی از شاخصه های اصلی نظریه انتقادی یورگن هابرماس برای رهایی جامعه مدرن از سیطره قدرت و ثروت دانست. بر همین اساس، متن حاضر می کوشد هم خاستگاههای معرفتی متفاوت تفکرهابرماس (فلسفه ذهن، فلسفه تاریخ، فلسفه انتقادی، جامعه شناسی معرفت، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی کارکردگرای ساختاری، اقتصاد سیاسی، روان کاوی، روان شناسی رشد و زبان شناسی) را نشان دهد و هم نحوه تلفیق آنها در نظریه ای منسجم و بدیع را تبیین نماید. به بیان صریح تر، مقاله حاضر متون اصلی هابرماس را مورد واکاوی قرار می دهد تا نخست منابع الهام بخش وی را مشخص سازد و آنگاه نحوه ترکیب و تلفیق حوزه های معرفت متفاوت در نظریه انتقادی بازتابی(در دوره اول) و نظریه انتقادی کنش ارتباطی (در دوره دوم) را نشان دهد.
similar resources
نظریه انتقادی یورگن هابرماس: نمونهای از تفکر میانرشتهای در عصر حاضر
یورگن هابرماس از جمله متفکرین مکتب انتقادی است که به سختی میتوان وی را به یک حوزه معرفتی خاص محدود و مقید نمود. با تفحص در آثار وی آشکار میشود که وی همزمان به چند حوزه معرفتی متفاوت از جمله فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی و زبان شناسی تعلق دارد. هابرماس برای حل معضلات بشر امروزین چندین رشته علمی را در هم بیامیزد که حاصل آن نظریه خویشتن نگری (تامل بر خویشتن) و نظریه کنش ارتباطی است. در هر دو نظ...
full textعلوم سیاسی پروژه ای میان رشته ای
این مقاله، حاصل دغدغهای پژوهشی در فلسفۀ علم است که در آن پرسشهای هستیشناسی، شناخت-شناسانه، روششناسانه و ارزششناختی در مورد «میانرشتگی» و «علوم سیاسی» طرح و بررسی شده است. در پرتو این نگاه، نقطه تمرکز مقاله آن است که آیا علوم سیاسی یا علم سیاست رشته یا پروژهای میانرشتهای است؟ پروژۀ میانرشتهای چنانکه از مقدمات نظری بر میآید دربردارندۀ یک عرصهشناختی (همگرایی و ادغام رشتهای) و هم بعدی...
full textسیر تحول از علوم رشته ای تا علوم میان رشته ای و علوم یکپارچه
از نظرارسطو و فلاسفۀ اسلامی و فلاسفۀ قرون وسطی همۀ علوم زیر چتر فلسفه قرار می گرفت و فلسفه عمدتاً به فلسفۀ نظری و فلسفۀ عملی تقسیم می شد ، که فلسفۀ نظری شامل متافیزیک ، ریاضیات و طبیعیات بود. قبل از تکون علم جدید، دانشمندان درپی آن بودند که تصویر یکسانی از کل جهان بهدست آورند. تمام بخشهای دانش، بایستی در یک چارچوب کلنگرانۀ فلسفی قرار میگرفت. پس از تکون علم جدید کمکم فلسفه های تجربهگرا ، که...
full textجایگاه نظام علمی گردشگری: از رویکرد رشته ای تا میان رشته ای
انسان برای سهولت مطالعهی جهان به طبقهبندی دانش پرداخته و این طبقهبندی امکان انباشت و بازیابی دانش را برای وی فراهم میکند. قرارگیری انواع دانش در مرزهای مشخص به تدریج رشتههای دانشگاهی را برای مطالعهی نظاممند پدیدههای جهان به وجود آورده است. گردشگری، به عنوان یکی از پدیدههای دنیای معاصر، موضوعی پیچیده و چندوجهی است که بررسی آن عبور از مرزهای رشتههای رایج دانشگاهی و اتخاذ رویکرد تلفیقی ر...
full textتفکر انتقادی به مثابه روشی عام برای پژوهش های میان رشته ای علوم انسانی
روش، عنصر اساسی و تعیین کننده در انجام موفقیت آمیز یک عمل، به ویژه پژوهش و مطالعه است. به این معنا که مطالعه یا پژوهش به خودی خود آن اندازه مهم نیست که چگونگی انجام آن. مقاله حاضر در صدد معرفی روشی عام با کاربردی بدون مرز برای انجام پژوهش ها و مطالعات میان رشته ای است، و با برشمردن، تحلیل، و چگونگی کاربست عناصر تفکر انتقادی می کوشد تا آن را به عنوان روشی عام برای انجام مطالعات و پژوهش های میان ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
مطالعات میان رشته ای در علوم انسانیPublisher: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
ISSN 2008-4611
volume 3
issue 12 2011
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023